کد مطلب:125081 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:231

صلح از دیدگاه فقهی
كسانی كه از محتوای مجموع احكام و مقررات اسلامی آگاهی ندارند و اسلام را تنها از یك زاویه مطالعه می كنند در مجموع به راه افراط و تفریط می روند و راه اعتدال اسلام را درنمی یابند. برخی چنین می پندارند كه اسلام در هر شرایطی صددرصد طرفدار صلح و صفا و بی طرفی و سكون و آرامش است و با هرگونه اقدام انقلابی و مسلحانه و حماسی میانه ای ندارد، از این رو شهادت امام حسین علیه السلام را زیر سؤال می بردند. و برخی به عكس، می پندارند كه اسلام دینی انقلابی و حماسی و محض است و در هر شرایطی طرفدار خون و شهادت است، از این رو به صلح امام حسن علیه السلام اعتراض دارند و در آن چون و چرا می كنند.

در صورتی كه اسلام مطلقا نه دین جنگ است نه دین صلح



[ صفحه 69]



بلكه هم دین جنگ است و هو دین صلح، تا مصلحت چه باشد. بنابراین شخص ژرفنگر هیچ تناقصی میان روش امام حسن و امام حسین علیه السلام نمی بیند و دو روحیه مختلف در این دو امام بزرگوار مشاهده نمی كند و معتقد می شود كه اگر امام حسین در شرایط امام حسن قرار داشت صلح می كرد چنانكه كرد، و ده سال بعد نیز تا پایان عمر معاویه بر آن وفادار ماند. و اگر امام حسن در شرایط امام حسین قرار داشت تن به شهادت می داد و تا آخرین قطره خون خویش می جنگید چنانكه فرازهایی پس از صلح پیش آمد كه امام آمادگی شهادت را نشان داد....

اساسا در فقه اسلام در مسائل مربوط به جهاد، مسأله ای به نام «هدنه» یا «مهادنه» وجود دارد یعنی آتش بس و پیمان عدم تعرض برای مدتی معین (و این همان صلح است، نه به معنای آشتی و دست برداشتن از مواضع اعتقادی و اساسی و مصالح كلی، كه این را یك فرد عادی در امور شخصی خود نیز نمی پذیرد چه رسد به امام آن هم در امور دینی و اجتماعی). این قرارداد میان دو گروه درگیر بنا به صلاحدید حاكم معصوم یا جانشین حقیقی وی منعقد می گردد.

با بیان این حكم روشن می شود كه اسلام به صلح یا جنگ و شهادت به دیده ی وسیله می نگرد نه هدف؛ آنچه از نظر اسلام



[ صفحه 70]



هدف است مصلحت اسلام و مسلمین است و جنگ و صلح وسیله ای است برای دستیابی به آن، حتی قرآن كریم گاهی آشكارا فرمان پذیرش صلح می دهد [1] .


[1] سوره انفال: و ان جنحوا اللسلم فاجنح لها... 61.